اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

برهنه گردیدن

نویسه گردانی: BRHNH GRDYDN
برهنه گردیدن . [ ب ِ رَ ن َ / ن ِ گ َ دی دَ ] (مص مرکب ) برهنه شدن . انجراد.تجرد. تعری . عری . عریة: انسفار؛ برهنه گردیدن سر ازموی . (از منتهی الارب ). و رجوع به برهنه گشتن شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.