اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بریده گردیدن

نویسه گردانی: BRYDH GRDYDN
بریده گردیدن . [ ب ُ دَ / دِ گ َ دی دَ ] (مص مرکب ) بریده گشتن . بریده شدن . منقطع شدن . اِختضار. انجذار. انخزاع . انکراث . تجذّم . تقضّب : انجذاذ؛ بریدن و پاره گردیدن . انخزال ؛ بریده گردیدن در سخن . تهدّج ؛ بریده گردیدن آواز با لرزه . (منتهی الارب ). رجوع به بریده گشتن شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.