اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بری ساختن

نویسه گردانی: BRY SAḴTN
بری ساختن .[ ب َ ت َ ] (مص مرکب ) ادای دین . بیرون شدن از ضمانت .از گردن نهادن وام یا عهد و پیمان : چنگ درزده ام در بیعت او به وفای عهد و بری ساختن ذمه ٔ عقد. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 315). و رجوع به بری شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.