گفتگو درباره واژه گزارش تخلف بریشم گر نویسه گردانی: BRYŠM GR بریشم گر. [ ب َ ش َ گ َ ] (ص مرکب ) ابریشم گر. ابریشم ساز. (ناظم الاطباء) : گرچه یکی کرم بریشم گر است باز یکی کرم بریشم خور است .نظامی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود