گفتگو درباره واژه گزارش تخلف بری گردیدن نویسه گردانی: BRY GRDYDN بری گردیدن . [ ب َ گ َ دی دَ ] (مص مرکب ) بیزار شدن . پاک شدن . پاک از گناه شدن : که مجرم بزرق و زبان آوری ز جرمی که دارد نگردد بری . سعدی .و رجوع به بری شود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود