اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بز

نویسه گردانی: BZ
بز. [ ب َ ] (اِ) رسم . آئین . قاعده . قانون . طرز. روش . (برهان ). رشیدی گفته معنی آئین و روش را از بَزّ که بمعنی قماش و عربی است گرفته اند. (آنندراج ) (انجمن آرای ناصری ) :
حجره زینسان و ناز زین کردار
شغل زین طرز و حرفتی زین بز.

سوزنی .


|| (فعل امر) امر بر بزیدن بمعنی وزیدن است . (آنندراج ) (برهان ) (انجمن آرای ناصری ) :
حجره ٔ ماست بادخانه ٔ بوق
ساعتی باد بوق زین سو بز.

سوزنی .


|| (اِ) مخفف بزم که مجلس عیش و میهمانی است . (آنندراج ) (برهان ) (انجمن آرای ناصری ) (شرفنامه ٔ منیری ). || زمین . || پشته ٔ بلند و تیغ کوه . (برهان ) (آنندراج ) (انجمن آرای ناصری ). سر کوه که آنرا تیغ کوه نامند. (شرفنامه ٔ منیری ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
کروگ بذ. [ ک َرْ رُ ب َ ] (اِ) ۞ رئیس کارگران سلطنتی و غیره و این منصبی بود نه چندان مهم که در عهد خسروپرویز بیشتر به عیسویان واگذار می ...
کاروگ بذ. [ ب َ ] (اِ) کروگبد. رئیس کارگران سلطنتی به عصر ساسانیان . رجوع به کروگبذ و تاریخ تمدن ایران ساسانی تألیف سعید نفیسی ج 1 ص 288 ...
اندرز بذ. [ اَ دَ ب َ ] (ص مرکب ) آموزگار. (در دوره ٔ ساسانیان ). (از ایران درزمان ساسانیان کریستن سن ترجمه رشید یاسمی ص 60).
دریگ بذ. [ دَ ب َ ] (اِ مرکب ) رئیس امور دربار. (ایران در زمان ساسانیان ص 356).
واستریوش بذ. [ ت ِ ب َ ] (پهلوی ، اِ مرکب ) رئیس کشاورزان در زمان ساسانیان . واستریوشان سالار. هتخشبد. (ایران در زمان ساسانیان ص 118، 119، 143،...
« قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ صفحه ۵ از ۵ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.