گفتگو درباره واژه گزارش تخلف بز رقصاندن نویسه گردانی: BZ RQṢANDN بز رقصاندن . [ ب ُ رَ دَ ] (مص مرکب ) کنایه از اشکال تراشیدن در کار و حاجت مردم باشد. گربه رقصاندن . سر دواندن . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود