بزرگ چشم
نویسه گردانی:
BZRG CŠM
بزرگ چشم . [ ب ُ زُ چ َ / چ ِ ](ص مرکب ) اعین . (دستور) : مروان مردی بود کوتاه و سرخ و بزرگ چشم . (مجمل التواریخ ). و مکتفی مردی بود سپیدلون و ضخم و بزرگ چشم . (مجمل التواریخ ).
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.