اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بزرگ فرمان

نویسه گردانی: BZRG FRMAN
بزرگ فرمان . [ ب ُ زُ ف َ ] (ص مرکب ، اِ مرکب ) فرمان عظیم . || با فرمان بزرگ . در سوابق ایام آنرا که اکنون بعربی وزیر خوانند و بعد از شاه حکم او بر همه روان است بپارسی بزرگ فرمان خواندندی ، و در تاریخ فارس آمده که کیخسرو چون خدمات گودرز را بدید او را بزرگ فرمان فرمود که هیچ منزلت از آن برتر نبودی و نایب شاه شدی . (آنندراج ) (انجمن آرای ناصری ). بزرگ فرمای .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.