بزرگوار شدن
نویسه گردانی:
BZRGWʼR ŠDN
بزرگوار شدن . [ ب ُ زُرْگ ْ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) بزرگی یافتن . ببزرگی رسیدن . تکبر. مجد. نَوْه . (تاج المصادر بیهقی ). جلال . جلالة. مجد. وساطه . استعلاء. (ترجمان القرآن ترتیب عادل بن علی ). رجوع به بزرگ و بزرگوار شود.
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.