گفتگو درباره واژه گزارش تخلف بزشکی نمودن نویسه گردانی: BZŠKY NMWDN بزشکی نمودن . [ ب ِ زِ ن ُ/ ن ِ / ن َ دَ ] (مص مرکب ) طبابت کردن . (آنندراج ). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود