اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بزم دار

نویسه گردانی: BZM DʼR
بزم دار. [ ب َ] (نف مرکب ) بزم ساز. مجلس دار. مجلس آرا :
از آن بزم داران که من داشتم
وزیشان سر خود برافراشتم .

نظامی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.