اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بزه کار

نویسه گردانی: BZH KAR
بزه کار. [ ب َ زَ ] (اِخ ) لقب یزدجرد. (آنندراج ). پدر بهرام گور را که یزدگرد نام داشت به سبب سوء اعمال بزه کار و بزه گر نام نهادند. (انجمن آرا).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۴۸ ثانیه
بزه کار. [ ب َ زَ / زِ ] (ص مرکب ) مأثوم . عاصی . مذنب . بزه مند. آثم . تبه کار. (یادداشت بخط دهخدا). گناهکار. مجرم . (ناظم الاطباء). گناه کننده ...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.