اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بستان بان

نویسه گردانی: BSTAN BAN
بستان بان . [ ب ُ ] (ص مرکب ، اِ مرکب ) ۞ یا بوستانبان . باغبان و آنکه درختان را پیرایش میکند. (ناظم الاطباء). رجوع به بوستان بان و بستان پیرا شود. مؤلف نشوءاللغة آرد: عوام مصر باغ بان را جنائنی و مردم عراق بغوان یا بغوان چی (محرف باغبان و باغبان چی ) یا باغبان نامند و فصحای دوران عباسی بستان بان می گفتند و «تاجی » در عربی نیز مرادف همین کلمه است :
کلید از دست بستان بان فتاده
ز بستان نارپستان در گشاده .

نظامی .


رجوع به بوستان بان شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.