اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بسر کشیدن

نویسه گردانی: BSR KŠYDN
بسر کشیدن . [ ب ِ س َ ک ِ / ک َ دَ ] (مص مرکب ) بر سر کشیدن یکدفعه . لاجرعه کشیدن . (غیاث ) (آنندراج ). یکباره نوشیدن :
جام داغی از جنون ، عالی به سر خواهم کشید
در خمارم ساغر سرشار میباید مرا.

عالی (از آنندراج ).


|| به روی سرکشیدن عبا و جامه . بر سر کشیدن . (فرهنگ فارسی معین ). رجوع به بر سر کشیدن و بر سر شود.
و رجوع به بسرکشیدن شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.