اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بشرم رفتن

نویسه گردانی: BŠRM RFTN
بشرم رفتن . [ ب ِ ش َ رَت َ ] (مص مرکب ) شرمنده شدن . (آنندراج ) :
بشرم رفته تن یاسمین از آن اندام
بخون نشسته دل ارغوان از آن عارض .

حافظ.


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.