بشکن زدن
نویسه گردانی:
BŠKN ZDN
بشکن زدن . [ ب ِ ک َ زَ دَ ] (مص مرکب ) انگشت زدن . برآوردن آواز بقصد شادی از گذرانیدن سرانگشت انسی ابهام بر سر انسی میانین بسختی و شدت . و رجوع به بشکن و انگشتک زدن شود.
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.