گفتگو درباره واژه گزارش تخلف بشیر نویسه گردانی: BŠYR بشیر. [ ب َ ] (اِخ ) بشر. ابن اَکّال معافری ۞ انصاری . بغوی و باوردی و جز آنان وی را در زمره ٔ صحابه آورده اند. رجوع به الاصابة ج 1 ص 162 و بشیربن سعدبن نعمان شود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۹۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه واژه معنی بشیر بشیر. [ ب َ ] (اِخ ) غلام مالک بن ذعر خزاعی قافله سالار کاروانی که از مدين بمصر میرفت ، راه گم کرده بود، بسر چاهی که برادران یوسف وی را ... بشیر بشیر. [ ب َ] (اِخ ) جامه دار و ملازم خاندان شاه شجاع و فرستاده ٔشخص او بنزد برادرش شاه محمود باخلعت . و نقل است چون شاه محمود وی را بدید ا... بشیر بشیر. [ ب َ ] (اِخ ) ابن ابی بکربن حامدبن سلیمان بن یوسف زینی تبریزی شافعی . متوفی بمکه بسال 646 هَ . ق . ملقب به نجم الدین . او راست تفس... بشیر بشیر. [ ب َ ] (اِخ ) ابن ابی زید انصاری . یکی از صحابه و انصار است که در زمان پیامبر (ص ) قرآن کریم را جمع میکرد. ابن کلبی گوید پدرش در جنگ ... بشیر بشیر. [ ب َ ] (اِخ ) ابن ابی مسعود انصاری بدری . ابن منده او را جزو صحابه آورده و پیامبر (ص ) را درک کرد. مؤلف قاموس الاعلام ترکی کنیه ٔ و... بشیر بشیر. [ ب َ ](اِخ ) ابن ارطاة. از حکام و سرداران معاویه بود. مؤلف حبیب السیر آرد: معاویه وی را 41 هَ . ق . حاکم بصره کرد و پس از روزی چند ... بشیر بشیر.[ ب َ ] (اِخ ) ابن انس بن امیه ... عمروبن مالک بن اوس .وی در جنگ احد حضور یافت . (از الاصابة ج 1 ص 162 و 163). و رجوع به الاستیعاب و قام... بشیر بشیر. [ ب َ ] (اِخ ) ابن ایوب پیغمبر که بمقام پیغمبری رسید و هفتاد و پنجسال عمر یافت . (حبیب السیر چ 1333 هَ . ش . خیام ج 1 ص 79). بشیر بشیر. [ ب َ ] (اِخ )ابن براء. رجوع به بشربن براء و تاریخ گزیده شود. بشیر بشیر. [ ب َ ] (اِخ ) ابن بشار مدنی فقیه . مؤلف حبیب السیر آرد: در سال 101 هَ . ق . درگذشت . رجوع به حبیب السیر چ 1333 هَ . ش . خیام ج 2 ص 175... تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۱ صفحه ۲ از ۱۰ ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود