اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بشیر نشاندن

نویسه گردانی: BŠYR NŠANDN
بشیر نشاندن . [ ب ِ ن ِ دَ ] (مص مرکب ) در ولایت رسم است که زهرداده و مارگزیده را در شیر می نشانند تا دفع سمیت کند. (آنندراج ) :
گویا بیاد تو [ (کذا ظ: همه ) ] شبهای ماهتاب
مارم گزیده است و بشیرم نشانده است .

(از آنندراج بی ذکر نام شاعر).


آنکه بشیرم نشانده زهر عتابت
غمزه ٔ شیرین نمیشود شکرابش .

محسن تأثیر (از آنندراج ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.