جستجو در پارسی ویکی
اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بعد

نویسه گردانی: BʽD
بعد. [ ب َ ع َ ] (ع ص ، اِ) بُعد.بعید. گویند: منزل بَعَد؛ یعنی بعید. (از اقرب الموارد). منزل دور. (از ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ).
- تنح غیر بَعَد ؛ یعنی : نزدیک شو. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ).
|| ج ِ باعد مانند خادم و خدم . (از اقرب الموارد). یقال : ما انت مناببعد و ما انتم منا ببعد ایضاً ۞ . (منتهی الارب ). رجوع به باعد شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۲۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۰ ثانیه
اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بعد

بعد. [ ب َ ] (ع اِ، ق ) پس . ضد قبل . و آن در حالت اضافت معرب بود و در حالت افراد مبنی بر ضم و من بعد و افعل بعداً. منونین نیز روایت کرده ...
اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بعد

بعد. [ ب َ ع َ ] (ع اِ) ج ِ باعِد مثل خادم و خدم ، یقال : ما انت منابِبَعَدِ و ما انتم منا بِبَعِدِ. ایضاً. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). ر...
اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بعد

بعد. [ ب ُ ](ع اِ مص ) ضد قرب . دوری . (از اقرب الموارد) (از کشاف اصطلاحات الفنون ) (غیاث ) (واژه های نو فرهنگستان ).- بعداً له ؛ یقال : بعداً ...
اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بعد

بعد. [ ب ُ ] (ع مص ) ضد قرب . (از اقرب الموارد). دور شدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || مردن . (از اقرب الموارد). بمردن . (منتهی...
اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بعد

بعد. [ ب َ ع َ ] (ع مص ) هلاک شدن . (از اقرب الموارد) (ترجمان علامه جرجانی ص 27) (تاج المصادر بیهقی ). و رجوع به بُعد شود.
اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بعد

بعد. [ ب ُ ع َ ] (ع ص ) خیر و فایده . یقال :انه لغیر بعد، و ما عنده بعد. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). طائل . منفعت . (از اقرب الموار...
اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بعد

بعد. [ ب ُ ع ُ ] (ع اِ) ج ِ بعید. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ). رجوع به بعید شود.
اجازه ویرایش برای همه اعضا

بعد

بـُعد گـُسترا ( ریاضی ، فیزیک) ، فرامون
اجازه ویرایش برای همه اعضا

بعد

baad: همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست: پس، سپس (دری) ایگ ig، ادک adak (پهلوی) انو anu (سنسکریت، اوستایی) boad: همتای پارسی این است: ویش viŝ (اوست...
اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

من بعد

من بعد. [ مِم ْ ب َ ] (ع ق مرکب ) ۞ از این سپس . (آنندراج ). پس از این . زین پس . از این پس : دفتر از گفته های پریشان بشویم و من بعد پریشا...
« قبلی صفحه ۱ از ۲۳ ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.
 
ورود