گفتگو درباره واژه گزارش تخلف بعقل آمدن نویسه گردانی: BʽQL ʼAMDN بعقل آمدن . [ ب ِ ع َ م َ دَ ] (مص مرکب ) عاقل شدن . هوشیار شدن : آنچنان مستی مباش ای بی خردکه بعقل آید پشیمانی خورد.بلکه زآن مستان که چون می میخورندعقلهای پخته حسرت می برند.مولوی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود