بغچه کش . [ ب ُ چ َ
/ چ ِ ک َ
/ ک ِ ] (نف مرکب ) خدمتکاری که جامه ها با خود گرفته در جلورود و آنرا در عرف حال توشکچی گویند. (آنندراج ). خادمی که بغچه برمیدارد. (ناظم الاطباء). نوکری که بغچه بسته ٔ اربابش را میبرد. (از فرهنگ نظام )
: حاجب درگاه ز دیوان بار
شد بسوی بغچه کش و چتردار.
امیرخسرو (از آنندراج ) (فرهنگ نظام ).
متکا در گله با سندلی این معنی گفت
که تویی بغچه کش و تکیه بمن دارد یار.
نظام قاری .