اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بغداد کهنه

نویسه گردانی: BḠDʼD KHNH
بغداد کهنه . [ ب َ دِ ک ُ ن َ / ن ِ ] (ترکیب وصفی ) بغداد خالی . بغداد خراب ، کنایه از شکم خالی . (غیاث ) :
این شکم کاینچنین ورم کرده ست
از ورم باز باد دم کرده ست
هیچگه از طعام پردیدی
حال بغداد کهنه پرسیدی .

ظهوری (از آنندراج ).


و رجوع به بغداد خالی و بغداد خراب شود. || کنایه از ساغر تهی . (غیاث ) (از فرهنگ نظام ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.