گفتگو درباره واژه گزارش تخلف بفعل آوردن نویسه گردانی: BFʽL ʼAWRDN بفعل آوردن . [ ب ِ ف ِ وَ دَ ] (مص مرکب ) پدید کردن . بظهور آوردن . از مرحله ٔ قوه به فعل آوردن : هر آنچ امروز بتواند بفعل آوردن از قوت نیاز و عجز گر نبود ورا چه دی و چه فردا. ناصرخسرو.و رجوع به فعل شود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود