اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بقایمی ریختن

نویسه گردانی: BQAYMY RYḴTN
بقایمی ریختن . [ ب ِ ی ِ ت َ ] (مص مرکب ) یعنی در بازی شطرنج برابر ماندن . (غیاث ). به اصطلاح شطرنج بازان بازی حریف غالب دیدن و از راه عجز مهره ها از دست ریختن و گفتن بازی قایم است چه در آن وقت گویند فلانی بقایم بریخت . (آنندراج ذیل بقایم ریختن ) :
با گرد رکابش ار ستیزد
پرویز بقایمی بریزد.

نظامی .


چون بحد رخش بازی انگیزد
مفت برد ار بقایمی ریزد.

ظهوری (از آنندراج ).


و رجوع به بقایم ریختن شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.