گفتگو درباره واژه گزارش تخلف بک نویسه گردانی: BK بک . [ ب َ ] (انگلیسی ، اِ) پشت ۞ . دوتن [ بک راست ، بک چپ ] از یازده تن بازیکنان فوتبال که در خط دفاع قرار دارند وظیفه ٔ آنان حفظ دروازه بان گُلِر از حملات دسته ٔ مخالف است . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۶۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۳ ثانیه واژه معنی اسحاق بک اسحاق بک . [ اِ ب َ ] (اِخ ) یکی از غازیان دور سلطان مرادخان ثانی . وی مدت مدیدی بجنگ با صربها مأمور بود و اکثر خاک صربستان را تسخیر کرد و ... الیاس بک الیاس بک . [ اِل ْ ب ِ / ب َ ] (اِخ ) از بندگان سلطان محمد چلبی بود. پس از مدتی این پادشاه را ترک کرد ونزد برادر وی سلیمان شهزاده رفت و سپس... الیاس بک الیاس بک . [ اِل ْ ب ِ / ب َ ] (اِخ ) (میرآخور...) از رجال دربار ابوالفتح سلطان محمدخان و سلطان بایزید عثمانی بود. وی بسال 917 هَ . ق . درگذشت... تحسین بک تحسین بک . [ ت َ ب َ ] (اِخ ) (حاج حسن ...) از مردم قبرس بود. وی بسال 1239 هَ . ق . به مکه رفت و به در سعادت رفت و در آنجا به تدریس پرداخ... تحسین بک تحسین بک . [ ت َ ب َ ] (اِخ ) از شعرای متأخر عثمانی و چند گاهی منشی صدراعظم بود و بسال 1223 هَ . ق . کشته شد. و به ترکی شعر میگفت . (از قاموس... بک گرفتن به ضم ب. آتش گرفتن. شعله ور شدن به گویش کازرونی(ع.ش) نجاتی بک نجاتی بک . [ ن ِ ب َ ] (اِخ ) شاعر غنائی ترک و صاحب دیوان است . وی به سال 1509 م . درگذشت . (از اعلام المنجد). خواجه بک خواجه بک . [ خوا / خا ج َ / ج ِ ب َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان میان ولایت باخرز بخش طیبات شهرستان مشهد. آب آن از قنات و محصول آن زیره و ش... خواجه بک خواجه بک . [ خوا / خا ج َ / ج ِ ب َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان سنگان بخش رشتخوار شهرستان تربت حیدریه . این دهکده در جلگه قرار دارد با آب و ه... جیک و بک جیک و بک . [ ک ُ ب ُ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) دو روی قاب در بازی قاب .- جیک و بکشان یکی بودن ؛ تعبیر مثلی است ، یعنی به اسرار و رازهای ی... تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ صفحه ۵ از ۷ ۶ ۷ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود