بک
نویسه گردانی:
BK
بک . [ ب َ ] (اِ) انگشت و زغال . (ناظم الاطباء). زگال .
واژه های همانند
۶۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۳ ثانیه
ارطغرل بک . [ اَ طُ رِ ب َ ] (اِخ ) پسر ایلدرم بایزیدخان . در اوایل سلطنت پدر خود آنگاه که آیدین ایلی ضمیمه ٔ ممالک عثمانی شد، ارطغرل بک را س...
بک پولاد. [ ب َ ] (اِخ ) دهی از دهستان جرگلان بخش مانه ٔ شهرستان بجنورد. سکنه آن 428 تن . آب از قنات . محصول آنجا غلات ، بن شن . شغل اهالی ...
مخفف محمد باقر بیگ ،یکی از فرماندهان توپخانه قشون احمد شاه و از همرزمان و دوستان رضا خان در بریگاد قزاق در همدان بود ،وی با سپهبد محمد شاه بختی اشتهار...
اسماعیل بک . [ اِ ب َ ] (اِخ ) یکی از پسران اسفندیار نامی که در جهات قسطمونی حکمرانی داشت . در زمان سلطان محمدخان ثانی بعضی علائم و آثار ...
پیرزینل بک . [ زَ ن َ ب َ ] (اِخ ) دهی از دهستان تکمرال بخش شیروان شهرستان قوچان واقع در 22 هزارگزی شمال باختری شیروان ، سر راه مالرو عمومی...
تاج بک زاده . [ ب َ دَ ] (اِخ ) جعفربک . مؤلف قاموس الاعلام ترک-ی آرد: یکی از مشاهی-ر شع-را و خوشنویسان و اصلاً از اهالی آماسیه و دارای منصب ...
تاج بک زاده . [ ب َ دَ ] (اِخ ) سعدی بک برادر جعفربک خطاط، وی در شعر مهارت داشت ولی شهرتش در علم و فضل بیشتر بود بشرح مفتاح سید شریف ، و شرح...
طلعت بک حرب . [ طَ ع َ ب َ ح َ ] (اِخ ) محمد. از نویسندگان معاصر مصر است . (معجم المطبوعات ج 2).
حسن بک کمال . [ ح َ س َ ب َ ک َ ] (اِخ ) ابن احمد کمال پاشا. مشهور، در پزشکی قدیم و جدید تألیفها دارد. (معجم المطبوعات ).
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.