اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بکاغذ بردن

نویسه گردانی: BKAḠḎ BRDN
بکاغذ بردن . [ ب ِ غ َ ب ُ دَ ] (مص مرکب ) به بلندترین درجات بزرگواری کسی را سرافراز کردن . (ناظم الاطباء). بعزت تمام بردن . (آنندراج ). بعزت بردن . (شرفنامه ٔ منیری ) :
نه قندی که مردم بصورت خورند
که ارباب معنی بکاغذ برند.

سعدی (از آنندراج ) (از شرفنامه ٔ منیری ).


و رجوع به مجموعه ٔ مترادفات ص 332 ومؤید الفضلاء شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.