بک ء
نویسه گردانی:
BK ʼ
بک ء. [ ب َ ک ْءْ ] (ع مص ) بُک ْء کم شیر شدن ماده شتر. (ناظم الاطباء). کم شیر شدن ناقه . (منتهی الارب ) (آنندراج ). بکوء، بکاءة، بک ء. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). اندک شیر شدن . (تاج المصادر بیهقی ). || کم شدن آب چاه . || کم شدن اشک چشم کسی . || بحاجت خود نرسیدن . (از اقرب الموارد).
واژه های همانند
۶۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۷ ثانیه
دانش بک . [ ن ِ ب َ ] (اِخ ) از شاعران متأخر عثمانی و از مردم استانبول است . او را دیوانی است اندک شعر. به سال 1145 هَ . ق . درگذشته است و ا...
ساقی بک . [ ب َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان سرولایت بخش سرولایت شهرستان نیشابور، واقع در 3هزارگزی جنوب باختری چکنه ٔ بالا. کوهستانی و هوایش ...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
یحیی بک . [ ی َح ْ یا ب َ ] (اِخ ) یکی از شعرای بزرگ و برگزیده ٔ عثمانی است . در قرن دهم هجری می زیست و از نژاد آرناؤد و منسوب به طایفه ٔ د...
غالب بک . [ ل ِ ب َ ] (اِخ ) پسر دوم صدر اسبق ادهم پاشای مرحوم است . وی پس از تحصیل السنه و ادبیات شرقی و زبان فرانسه و علوم جدیده به ...
کامل بک . [ م ِ ب َ ] (اِخ ) از شعرای متأخر عثمانی برادر فاضل بک و نوه ٔ طاهر عمر است ... به سن جوانی بدرود حیات گفت . (از قاموس الاعلام ترکی...
الهی بک . [ اِ لا ب ِ ] (اِخ ) یکی از بیگهای کردستان و از جمله ٔ شاعران بود. بسبب جرمهایی که مرتکب شده بود به امر یاوز سلطان سلیم اعدام گر...
بک پولاد. [ ب َ ] (اِخ ) دهی از دهستان جرگلان بخش مانه ٔ شهرستان بجنورد. سکنه آن 428 تن . آب از قنات . محصول آنجا غلات ، بن شن . شغل اهالی ...
چاه بک . [ ب ُ ] (اِخ ) دهی است ازدهستان نهبندان بخش شوسف شهرستان بیرجند که در 44 هزارگزی خاور شوسف واقع است . کوهستانی و گرمسیر است و6 ت...
حالت بک . [ ل َ ب َ ] (اِخ ) یکی از نویسندگان عثمانی . وی پسر خالدافندی وزیر مالیه بود و نژاد وی به عبدالقادر گیلانی منتهی میگردد. مولد وی ب...