اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بکر

نویسه گردانی: BKR
بکر. [ ب َ / ب ُ ] (ع اِ)شتر بچه یا شتر جوانه یا شتر پنجساله تا شش ساله ، یا شتر بچه ای بسال دوم درآمده تا اینکه دندان نیش افکند یا شتر بچه ٔ دوساله ای بسوم درآمده یا شتر بچه ای که دندان نیش نه برآورده باشد. ج ، بَکُر، بُکران ، بِکار و بِکارة یا بَکارة. قال ابوعبید: البکر من الابل بمنزلة الفتی من الناس و البکرة بمنزلة الفتاه و القلوص بمنزل الجاریة و البعیر بمنزلة الانسان و الجمل بمنزلة الرجل و الناقه ٔ بمنزلة المراءة. || فی المثل : صدقنی سن ّ بُکره یضرب فی الصدق ؛ یعنی : آگاهانید مرا بر مکنون خاطر خود و اصل مثل آن است که مردی شتر را بها کرد و از بایعش پرسید چند ساله است گفت نه ساله است . در این اثنا شتر برسید ۞ و صاحبش هِدَع هِدَع گفتن گرفت ، و این کلمه ای است که بدان شتر کره ٔ دوساله سه ساله را تسکین دهند. پس هرگاه مشتری این کلمه شنید گفت صدقنی سن بکره . (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (از آنندراج ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۴۵ ثانیه
ابراهیم بن ابی بکر دنانی . [ اِ م ِ ن ِ اَ بی ب َ رِ دَن ْ نا ] (اِخ ) رجوع به ابراهیم دنانی شود.
ابراهیم بن ابی بکر اصفهانی . [ اِ م ِ ن ِ اَ بی ب َ رِ اِ ف َ ] (اِخ ) از شاگردان امام فخر رازی . آنگاه که امام در هرات بیمار شد و مرگ خویش ...
در افسانه‏ های عرب آمده است که چون مردی از بنی زهره 1 عاشق می‏شد، راز خود را پنهان می‏کرد و درد عشق را آن قدر در دل نگاه می‏داشت که او را از پای در می...
« قبلی ۱ ۲ صفحه ۳ از ۳ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.