بل گرفتن
نویسه گردانی:
BL GRFTN
بل گرفتن . [ ب ُ گ ِ رِ ت َ ] (مص مرکب ) دولک یا توپ بازی چلتوپ را از هوا گرفتن . (از فرهنگ لغات عامیانه ). دولک را از هوا گرفتن . از هوا گرفتن دولک در بازی الک دولک که سبب بردن بازی است . از هوا گرفتن چیزی پرتاب کرده . (یادداشت مرحوم دهخدا). رجوع به بُل شود. || چیز مفت بچنگ آوردن . (فرهنگ لغات عامیانه ). بدون تحمل رنج به مال یا منصبی رسیدن . (فرهنگ فارسی معین ). استفاده ٔ غیرمنتظر بی تهیه ٔ عوامل و مقدمات . (یادداشت مرحوم دهخدا). || از موقع مناسب استفاده کردن . (فرهنگ لغات عامیانه ). استفاده کردن از موضوعی . (فرهنگ فارسی معین ). فایده ٔ غیرمترقبه و غیرمنتظره را از پیش آمدی بردن . فایدتی مالی از امری غیرمنتظر بردن . نفع بردن غیرمنتظر با زیرکی . (یادداشت مرحوم دهخدا).
- از هوا بل گرفتن ؛ از فرصتی آنی و ناگهانی منتهای استفاده را کردن و چیزی غیرمنتظره بدست آوردن . (فرهنگ عوام ).
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.