بلند افتادن . [ب ُ ل َ اُ دَ ] (مص مرکب ) بزرگ واقع شدن . (آنندراج ).گرانقدر و گران قیمت شدن . (ناظم الاطباء)
: رتبه ٔ افکار ما صائب بلند افتاده است
کی رسد هر کوته اندیشی به فکر دور ما.
صائب (از آنندراج ).
اگر سودا بلند افتد ازین بهتر چه می باشد
کلیم از بهر خود رو فکرهای سروبالا کن .
کلیم (از آنندراج ).