بله
نویسه گردانی:
BLH
بله . [ ب َ ل َه ْ ] (ع اِ) نادانی . سلیم دلی . نیک نهادی . خوش خوئی . بی بدی . (منتهی الارب ). پائین تر و کمتر از حمق . (از دهار). بلاهت . بلاهة. || در اصطلاح علم اخلاق ، طرف تفریط است در حکمت و عبارت از تعطیل این فوت بود به اراده نه از روی خلقت ، و بالجمله طرف تفریط حکمت را بله گویند. (از فرهنگ علوم عقلی از اخلاق ناصری ص 83).
واژه های همانند
۳۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۲ ثانیه
بلة. [ب ِل ْ ل َ ] (ع مص ) تر کردن به آب . (منتهی الارب ). مرطوب کردن . (از اقرب الموارد). || دادن و بخشیدن . (از اقرب الموارد). بَل ّ. و رج...
بلة. [ ب ِل ْ ل َ ] (ع اِ) تری و نمناکی . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). تری . (دهار). || خیر، ضد بدی . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). ...
بلة. [ ب ُل َ ] (ع اِ) پشتاره ٔ کلان از هیزم . (منتهی الارب ). بسته ٔ هیزم . || دسته ٔ سبزی . (ناظم الاطباء).
بلة. [ ب ُل ْ ل َ ] (ع اِ) تری گیاه تر. (منتهی الارب ) (از ذیل اقرب الموارد از لسان ). || بقیه ٔ علف . (منتهی الارب ) (از ذیل اقرب الموارد ...