بله قربان
نویسه گردانی:
BLH QRBAN
بله قربان . [ ب َ ل ِ ق ُ ] (جمله ، اِ مرکب ) (از: بله ، محرف بلی + قربان ) جواب مثبت است تکریم طرف را. || تملق . (از یادداشت مرحوم دهخدا). بلی قربان . و رجوع به بلی قربان شود.
- بله قربان گفتن ؛ تملق بیش از حد. گفته های شاهی یا امیری یا بزرگی را، از نیک و بد، با گفتن بله قربان تصدیق کردن . (یادداشت مرحوم دهخدا). و رجوع به بلی قربان گفتن شود.
- بله قربان گو ؛ متملق .
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۲ ثانیه
بله قربان گویی. عمل تصویب، و یا نیکوشماری، هر عقیده و پیشنهاد (بدون ابراز انتقاد) صادر شده از جانب یک شخص و یا گروهی از اشخاص که از لحاظ اداری، اجتماع...