اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بناء

نویسه گردانی: BNAʼ
بناء. [ ب ِ ] (ع مص ) برآوردن خانه . (آنندراج ) (منتهی الارب )(ناظم الاطباء). بنا کردن . (تاج المصادر بیهقی ) (ترجمان القرآن ). || زن بخانه آوردن . (آنندراج )(منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (کشاف اصطلاحات الفنون ) (تاج المصادر بیهقی ). || نیکوئی کردن با مرد. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || چسبیدن کمان به زه . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || فربه کردن . (تاج المصادر بیهقی ) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || رویانیدن و افزودن گوشت را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || (ع اِ) خانه . ج ، اَبنیه . جج ، اَبنیات . (منتهی الارب ). || (ع ص ) بناکرده شده چون خیمه و خانه . (ترجمان القرآن ). مبنی . ج ، ابنیه . (از اقرب الموارد). || (اصطلاح نحو) بی اعراب بودن کلمه . (آنندراج ). بی اعراب کردن لفظ را. (کشاف اصطلاحات الفنون ). بودن آخر کلمه بر یک حالت از سکون و حرکت بدون عامل . (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). عدم تغییر آخر کلمه به اختلاف عوامل . (کشاف اصطلاحات الفنون ). || (اصطلاح صرف ) هیأتی که برای لفظ بر اثر ترتیب حروف و حرکات و سکنات بحاصل می آید. و آن را صیغه و وزن نیز گویند. وبناء کلمات بنزد علماء ادب سه قسم است : ثلاثی ، رباعی ، خماسی . چه اگر حروف اصلی کلمه سه حرف باشد ثلاثی و اگر چهار حرف باشد رباعی و اگر پنج حرف باشد خماسی است و رجوع به کشاف اصطلاحات الفنون شود. || (اصطلاح فقه ) تجدید نکردن تحریمه ٔ آخر است و به اتمام رساندن بقیه ٔ نمازی است که نمازگزار را حدثی در تحریمه ٔ اول بهم رسیده باشد. (کشاف اصطلاحات الفنون ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
قرار بودن
هفت بنا. [ هََ ب ِ ] (اِ مرکب ) به معنی هفت پرگار است که کنایه از هفت آسمان باشد. (برهان ).
بنا نهادن . [ ب ِ ن ِ / ن َ دَ ] (مص مرکب ) بنیان گذاشتن . پی افکندن : نور چشمم بنانهاده ٔ تست دل و جان هر دو بازداده ٔ تست . نظامی .ملک کیخسر...
وادی بنا. [ ب َ ] (اِخ ) موضعی در یمن از توابع بنا. (از معجم البلدان ذیل بَنا).
خجسته بنا. [ خ ُ ج َ ت َ / ت ِ ب ِ ] (ص مرکب ) بنای خجسته . ساختمان مبارک . بنای خوش فال . ظاهراً در وقت توصیف از ابنیه ای این ترکیب را بکار...
خجسته بنا. [ خ ُج َ ت َ / ت ِ ب َ ] (اِخ ) لقب اورنگ آباد است که شهری از شهرهای دکن می باشد. (از غیاث اللغات ) (آنندراج ).
بنا انداختن . [ ب ِ اَت َ ] (مص مرکب ) مرادف رنگ خانه ای ریختن . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). پی افکندن . بنیاد نهادن : ز نو میخواهم اندازم بنا...
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.