اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بناگوشی زدن

نویسه گردانی: BNAGWŠY ZDN
بناگوشی زدن . [ ب ُ زَ دَ ] (مص مرکب ) نوعی از ضرب که بر بناگوش زنند مثل سیلی و توانچه بر روی و گردن . (آنندراج ) :
اگر کند بخرام تو ذوق همدوشی
زنند فاختگان سرو را بناگوشی .

سلطان علی بیگ رهی (از آنندراج ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.