اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بن دامان

نویسه گردانی: BN DʼMAN
بن دامان . [ ب ُ ن ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) پایان دامان . (آنندراج ) :
ای سنایی جهد کن تا بهر سلطان ضمیر
از گریبان تاج سازی وز بن دامان سریر.

سنایی .


|| کنایه از زمین . (آنندراج ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.