گفتگو درباره واژه گزارش تخلف بند بر ابرو نهادن نویسه گردانی: BND BR ʼBRW NHADN بندبر ابرو نهادن . [ ب َ ب َ اَ ن ِ / ن َ دَ ] (مص مرکب ) کنایه از بی دماغ شدن . (آنندراج ) (فرهنگ فارسی معین ). خود را ناراحت کردن . عصبانی شدن : جوهر بیگانه ای این تیغ را در کار نیست بندی از چین جبین هر لحظه بر ابرومنه .صائب (ازآنندراج ). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود