گفتگو درباره واژه گزارش تخلف بند برداشتن نویسه گردانی: BND BRDʼŠTN بند برداشتن . [ ب َ ب َ ت َ ] (مص مرکب ) کنایه از آزاد کردن . رها کردن . خلاص ساختن : از او بند برداشت تا کار خویش بجوید کند تیز بازار خویش .فردوسی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود