اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بند ساختن

نویسه گردانی: BND SAḴTN
بند ساختن . [ ب َ ت َ ] (مص مرکب ) گرفتار کردن . پای بند ساختن :
بر آن دل شد که لعبی چند سازد
بگیرد شاه نو را بند سازد.

نظامی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.