بند و گشای . [ ب َ دُ گ ُ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) بند و گشاد. حل و عقد
: چنین تا ز تقدیر حکم خدای
که بی حکم او نیست بند و گشای .
شمسی (یوسف و زلیخا).
ز سختی و سستی و بند و گشای
که دیدند پیغمبران خدای .
شمسی (یوسف و زلیخا).
نصیحت است مرا بر تو گرچه خصم منی
به خصم خویش نمودن خطاست بند و گشای .
سوزنی .