بوجعفر طیار. [ ج َف َ رِ طَی ْ یا ] (اِخ ) کنایه از مردی است که بال عاریتی از پر مرغان ساخت و بر بازو وصل نمود و بپرید. وقتی از جایی بلند، پریده در نیمه ٔ راه خللی در بال او پیدا شد بیفتاد و بمرد. (انجمن آرا)
: دیدیم طبیبان و بدین مایه شناسیم
ما جعفر طیار ز بوجعفر طیار.
سنایی .