اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بور

نویسه گردانی: BWR
بور. [ ب َ ] (ع اِ) زمین خراب نامزروع یا زمینی که یک سال بی زراعت گذارند تا در سال آینده بسیار رویاند. (آنندراج ) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). زمین خراب . ابوار و بیران جمع آن است . (مهذب الاسماء). || آزمایش . || هلاکی . || کساد بازار و جز آن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
تمیشه بور. [ت َ ش َ / ش ِ ] (اِ مرکب ) از تمیشه = نام ناحیه و بور= خار. و این اصل کلمه ٔ تمشک است و تمیشه بور، نامی است که در طوالش به تم...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
کارس تنس نی بور. [ ت ِ ] (اِخ ) ۞ یکی از شرق شناسان که سوادی از کتیبه های تخت جمشید برداشت و در 1765 م . معلوم کرد که خطوط کتیبه ها از سه ...
« قبلی ۱ ۲ صفحه ۳ از ۳ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.