بور
نویسه گردانی:
BWR
بور. [ ب َ / ب ُ] (ع اِ) ج ِ بائر. (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد).
واژه های همانند
۲۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
تمیشه بور. [ت َ ش َ / ش ِ ] (اِ مرکب ) از تمیشه = نام ناحیه و بور= خار. و این اصل کلمه ٔ تمشک است و تمیشه بور، نامی است که در طوالش به تم...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
کارس تنس نی بور. [ ت ِ ] (اِخ ) ۞ یکی از شرق شناسان که سوادی از کتیبه های تخت جمشید برداشت و در 1765 م . معلوم کرد که خطوط کتیبه ها از سه ...