اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بوس کردن

نویسه گردانی: BWS KRDN
بوس کردن . [ ک َ دَ ] (مص مرکب ) بوسیدن :
سخنگوی رومی چو پاسخ شنید
زمین بوس کرد آفرین گسترید.

فردوسی .


چو رستم به نزدیک مهتر رسید
زمین بوس کرد آفرین گسترید.

فردوسی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.