گفتگو درباره واژه گزارش تخلف بو سوختن نویسه گردانی: BW SWḴTN بو سوختن . [ ت َ ] (مص مرکب ) بخور کردن خوشبوئیها. (آنندراج ).- بوی خوش سوختن ؛ عود و جز آن را بر آتش نهادن . خوشبوی ساختن جایی را : بفرمود شاه آتش افروختن برسم مغان بوی خوش سوختن .نظامی (از آنندراج ). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود