گفتگو درباره واژه گزارش تخلف بوسه باران کردن نویسه گردانی: BWSH BARʼN KRDN بوسه باران کردن . [ س َ /س ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) بوسه فراوان زدن : هر دم ز برق خنده ش چون کرد بوسه باران بر کشت زار عمرم باران تازه بینی . خاقانی .ز برق خنده های سربمهرت بمجلس بوسه باران تازه کردی .خاقانی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود