گفتگو درباره واژه گزارش تخلف بوسه دان نویسه گردانی: BWSH DʼN بوسه دان . [ س َ / س ِ ] (اِ مرکب ) کنایه از دهان . (آنندراج ). دهان . (فرهنگ فارسی معین ) : مگر در خلوتی آیینه تنها یافتی خود راکه از نقش حیا ساده است مهر بوسه دان تو.صائب (از آنندراج ). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود