گفتگو درباره واژه گزارش تخلف بو کشیدن نویسه گردانی: BW KŠYDN بو کشیدن . [ ک َ / ک ِ دَ ] (مص مرکب ) بوی چیزی را از دور استشمام کردن . || دریافتن نشان چیزی . (فرهنگ فارسی معین ). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود