بوک و مگر. [ ک ُ م َ گ َ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) بمعنی بوک است و مرادف مگر، بمعنی بود که و باشد که و بعربی عسی و لعل گویند. (برهان ) (آنندراج )
: چنگ در شاخ هر مهی می زن
تو چه دانی زبخت بوک و مگر.
سنایی .
به یاد بوک ومگر چند سال بردارم
مرا خدای نداده ست زندگانی نوح .
انوری .
بر بوک و مگر عمر گرامی مگذارید
خود محنت ما جمله ز بوک و مگر آمد.
انوری .
چند بر بوک و مگر مهره فروگردانی
که تو بس مفلسی و چرخ فلک پاک بر است .
عطار.
رجوع به بوک شود.